کارگران چه ميگويند؟
با یکی از کارگران اخراجی کارخانه جنرال الکتریک!
کامران پایدار

کامران پایدار: با سلام و تشکر از همراهیتان. در این گفتگو قبل از هر چیز مایلم  در باره خود کارخانه صحبت کنیم. در کجا واقع است٬ تولیداتش چیست و چند نفر کارگر در آنجا مشغول به کار ند؟

کارگر اخراجی: کارخانه جنرال الکتریک هم مثل صدها کارخانه ریز و درشت دیگری که در اطراف و حواشی تهران عین قارچ از زمین روییده اند و از صبح تا شب در شیفتهای شبانه روزی در بدترین شرایط کاری از کارگران کار میکشند در جاده مخصوص کرج واقع است. قبلا در زمینه تولید محصولات مختلفی فعال بود اما الان دیگر مدتهاست بطور تک محصولی در زمینه تولید کولرهای جنرال فعال است. در این مرکز تولیدی همیشه بطور متوسط بین 350 تا 400 نفر کارگر با قراردادهای سفید امضا و یک طرفه  مشغول به کارند. من خودم به مدت 10 سال در این کارخانه بطور قراردادی کار کرده ا م و حالا بیکار و سر گردان. خودم، همسرم و تنها فرزندم مانده ایم با این زندگی چکار کنیم؟

کامران پایدار: احساست رو درک می کنم٬ متاسفم از اینکه کارت را از دست داده ای. چی شد که با این سابقه کار اخراجت کردند؟ حالا به چه مشغولی؟ برای گذران زندگی خانواده ات چکار میکنی؟

کارگر اخراجی: من 10 سال در این کارخانه برای آقای زمانی کار کردم. از جوانیم، از سلامتیم، از آرزو ها و خواسته های خانواده ام مایه گذاشتم. خیلی اوقات که شبها دیر وقت به منزل بر میگشتم٬ دیگر نه حوصله خودم را و نه حوصله زن و بچه بیچار ه ای را داشتم که از صبح تا شب منتظر آمدن من بودند! زمانی یکی از سرمایه داران بسیار بزرگ تهران است. او در میلیاردها تومان سرمایه غلت می خورد. در ماه چنین سفر به اروپا و آلمان داره. خانواده اش در آلمان زندگی می کنند. در اداره کار، اداره بیمه، دادگستری و هر ارگان دولتی دیگری بواسطه پول زیاد و رشوه حرف اول را می زند. طی 10 سالی که برای این جانور کار می کردم٬ بارهای بار دیدم کارگرانی را که اخراج کرد، کارگرانی را که دچار سوانح کاری شدند و...هر وقت هم که کار به شکایت  و دادگستری و بیمه و اداره کار کشیده شد٬ آخرش این زمانی بود که حق به جانب و پیروز از مهلکه بیرون می آمد! شاید باورتان نشود. عین سیل پول را به پای اداره کار و بیمه و دادگستری می ریزه بدون حساب کتاب!! اما وقتی به ما کارگرها میرسه حاضره جونشو بده یک ریال نده! همیشه تکیه کلام زمانی اینه؛ کارگر رو زیاد نگه داری٬ هم پر رو میشه هم خواسته هاش زیاد می شه!! من پایه حقوقم 219 هزار تومان بود. با اضافه کاری و هزار بدبختی و مصیبت دیگر دستمزد ماهانه ام به 300 هزار تومان می رسید. در کمال آباد کرج یک خانه که نه یک زاغه و مخروبه 45 متری را اجاره کرده ام. 3 میلیون پیش و ماهی 150هزار تومان کرایه می دهم. برای من و خانواده ام برای کل مخارج زندگیمان در این شرایط سخت فقط 150هزار تومان باقی می ماند! خودتان قضاوت کنید. حتی با این پول نمی شه زنده ماند! چند بار به زمانی مراجعه کردم از جهت افزایش دستمزدم. آخرش یک روز با پوزخندی به من گفت: حتما حتما مثل اینکه تو هم دیگه زیر دلت زده، همین الان اشاره کنم صدها کارگر جوان و کاری جویای کار در همین کارخانه صف می کشند و....آخرش بعد از چند روز منو خواست. گفت بیا تسویه حساب،عذرم را خواست و حالا بیکارم. راستش خیلی اوقات احساس دلتنگی و تنهایی میکنم. بعضی وقتها بشدت احساس ناامیدی و خستگی می کنم. اما زندگی مبارزه است. چکار می شه کرد. چشمان همسر و فرزندم به من است! به چند کارخانه برای کار سر زدم. وقتی از سابقه کار و نحوه اخراجم آگاه شدند منو نپذیرفتند و گفتند حتما مشکلی داشته ای! فعلا حدود 50 هزار تومان سرمایه دارم. بساط دست فروشی راه انداخته ام. هر روز صبح با این پول از بازار تهران مقداری صابون و باتری و تیغ و ...تهیه می کنم. از ترس شهرداری شبها در اطراف سه راه آذر ی دست فروشی می کنم.

کامران پایدار: گفتی حدود 400 نفر کارگر قراردادی در کارخانه جنرال الکتريک مشغول به کارند. این کارگران از طریق شرکت پیمانکاری استخدام شده اند یا توسط خود کارخانه؟ شرایط کاریشان چگونه است؟

کارگر اخراجی: همه این کارگران از طریق خود کارخانه استخدام شده اند. روز استخدام برگه سفیدی به همراه یک خودکار به کارگر می دهند. تو فقط باید پایین ورقه سفید اسمت رو بنویسی و امضا کنی. در این ورقه سفید هیچ نوشته ای نیست. نه توافق و شرایط کار، نه خبری از حق و حقوق کارگر، نه مبلغ دستمزد و... هیچ چیز در این قرار داد نیست. تو فقط امضا می کنی و هر وقت کار فرما صلاح دید هر چیزی را علیه کار گر و تاریخ ختم قرار داد در آن می نویسد و تو به همین آسانی که گفتم از کار اخراج و محکوم می شوی. کار گر و خانواده اش در برهوت فقر و نداری بدون هیچ پشتوانه و حمایتی سرگردان به امان خدا رها می شوند. کار و زندگی در این کارخانه ها از دورانهای برده داری ما قبل تاریخ هم بدتر است. در اینجا تنها چیزی که ارزش نداره جان و زندگی و خواسته ها و آرزوها و حرمت انسان است! این 400 نفر کارگر همگی در این شرایط سخت و دشوار مشغول به کار ند.

کامران پایدار: ساعات کار و اضافه کاری در کارخانه جنرال الکتريک چگونه است؟

کارگر اخراجی: ساعت کار ظاهرا از 8 صبح تا 4 عصر است و باز هم از 4 عصر تا 7 شب اضافه کار اجباریست و چه بسا 7 شبی است که تا آخر شب هم به طول نیانجامد! در اینجا ساعت کار و تعطیلات معنی ندارد. هر روز تعطیل و غیر تعطیل تا هر وقت که لازم باشد و کارفرما صلاح بداند کارگر باید مطیع و امر بردار باشه. در غیر اینصورت روز بعد اخراجش می کنند و کارگری که نه پول و اندوخته ای دارد و نه هیچ تضمین شغلی به نا چار به همه این شرایط بی حقوقی، تحقیرآمیز و بد تن می دهد. کارگربه ناچار به هر شرایطی تن می دهد تا زن و بچه اش گرسنه نمانند و این همان شرایط بدتر از  برده داری است که زمانی ها و آخوندهای مفت خور به ما و خانواده هایمان تحمیل کرده اند.

کامران پایدار: سوانح و حوادث کار در کار خانه چطور است؟ آیا پیش میاد بر اثر فشار و سختی کار کارگری سلامتیش را از دست بدهد؟ اگه این اتفاقات پیش بیاد کارفرما و زمانی چکار می کنند؟

کارگر اخراجی: ببین قسمتهای اصلی این کارخانه٬ قسمت پرس، رنگ و برش هستند. کارگرانی که در قسمت رنگ کارخانه کار می کنند بر اثر استنشاق انواع مواد شیمیایی و بوی رنگ٬ آرام و بیصدا٬ آهسته آهسته٬ مثل ویروس ایدز به انواع بیماریهای تنفسی و ریوی مبتلا می شوند. کارگر بیچاره وقتی از بیماری خود آگاه می شود دیگه کار از کار گذشته. این بیماریها دیگه مزمن و لاعلاج اند و تا آخر عمر با زجر هر روزه کارگر رو تا دم مرگ همراهی می کنند. در این شرایط کار گر بیمار نه وقتی داره که دنبال درمان بره و نه پولی در بساط داره که خرج دوا و دکتر کنه. و تنها چیزی که در زیر پای زمانی و کار فرما دیده نمی شه کارگر بیمار و مصدوم و خانواده محرومش هستند! باید چرخ کارخانه بچرخد. باید از شر کارگر مصدوم و بیمار خلاص شد. و بهترین راه سود آوری کار خانه اخراج و باز هم اخراج کارگر بیمار و "بهانه گیر" و استفاده از کارگران سالم و جوانتر است. تا این چرخ بچرخد!

13/5/87